♥دنيای شيرين من♥
خب اشکال ندارد اصلن که گاهی دنیا را اینطور تار ببینیم. از پشت پرده اشک. حتا یکی از نشانههای انسانهای سالم همین توانایی خندیدن از ته دل و گریه کردن بهموقع است. یعنی اگر کسی ناتوان در انجام این دو کار باشد شاید معلولیت ذهنی یا نقصی داشته باشد، و برای درمان این نقص مثل ناتوانی جنسی شما با اسپم ایمیلتان و شبکههای مزخرف ماهوارهای بمباران نمیشوید. پس بدانیم که خندیدن و بغض کردن و اشکهای آرامی که روی گونهها میافتند خودش نشانهی این است که پشت این صورت یک آگاهی فراگیر و یک انسان باشعور نشسته است. دل درد گرفتن از خندیدن زیاد و گلو درد از بغض دردناک وقتهای خداحافظی یا دلتنگی خودش نشانهی خوبی است. نشان میدهد هنوز انسانیت در وجود ما جریان دارد و هنوز و هنوز در این دنیای خاکستری مادی بیاحساس، چیزهایی اهمیت دارند که برایمان بیقیمت هستند.
راه حلی که من پیدا کردم این است که وقتهایی که تصویر مقابل برایتان تار شد و گونههایتان خیس به خاطرات خوبتان فکر کنید. زیر پلکتان را بکشید جلو تا اشکهایتان را زیرش قایم کنید. من تجربه کردهام و فهمیدهام مثل وقتی ده ساله بودم و پلوها را زیر فرش خالی کردم که بتوانم بروم مدرسه. این پلک زیر چشم آدمیزاد هم خاصیتهای خوبی دارد. بعد به ماجراهای هیجانانگیز در پیش رو فکر کنید. با تمام این ترفندها باز هم اشکهایتان خواهد ریخت و این نقص کلک جادویی سرزمین رویایی نیست. آن وقت شما متوجه یک حقیقت بزرگ در وجودتان خواهید شد. که هنوز توان گریه کردن و شادی کردن بیحد را دارید. بعد میتوانید به خودتان افتخار کنید شما هنوز یک انسانید. یک لاشهی حیوانی متحرک نیستید که خندیدن را کار انسانهای سبک میداند و اشکهای شما را نشانهی شکننده بودن شما. بگذاریم توفان زندگی ما را خم کند و این خم شدن موقتی را ضعف تلقی نکنیم. تنها درختانی را باد بر زمین میاندازد که با غرور فراوان سرسختانه مقابلش میایستند
نظرات شما عزیزان:

яima |